رفه دامپزشکی صرفا به معنای درمان یک بیماری در دام نیست و این رشته میتواند نقش موثری در بهداشت عمومی و ارتقای سلامت جامعه داشته باشد و بدون شک با نبود دامپزشکی بخشی از سلامت جامعه به خطر خواهد افتاد.
حضور دامپزشکان زمانی اهمیت بیشری مییابد که بدانیم حدود نیمی از عوامل بیماری زا در انسان ناشی از عوامل ایجاد بیماریهای مشترک بین انسان و دام است. با این وجود در سالهای اخیر به دلیل افزایش تعداد فارغالتحصیلان این رشته و عدم ظرفیتسازی در بازار کار دامپزشکان جوان کشورمان آینده شغلی مناسبی را پیش روی خود نمیبینند. با در پیش بودن 14 مهر ماه روز ملی دامپزشکی در گفت و گو با دکتر محمد لطفیزاده، رییس مرکز مجازی پژوهشهای راهبردی دامپزشکی کشور وضعیت بازارکار دامپزشکان را مورد بررسی قرار دادیم:
وضعیت فعلی اشتغال دامپزشکان کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر با افزایش شمار فارغالتحصیلان دامپزشکی در بخش دولتی وضعیت بازارکار کاملا اشباع شده است و فارغالتحصیلان برای اشتغال در این بخش نباید حسابی باز کنند. اماکار در بخش خصوصی خیلی گسترده است و جای کار بیشتری وجود دارد مخصوصا که شعار سال گذشته روز دامپزشکی تنوع و گوناگونی حرفه دامپزشکی بود و ما نیز باید به سمت تعریف مشاغل جدید حرکت کنیم. البته به این نکته هم باید اشاره کرد که هر چقدر از پایتخت دور میشویم کمتر بخش خصوصی سرمایهگذاری کرده است و این میزان در شهرهای مختلف تفاوت دارد، در بعضی از شهرها ما دامپزشک بیکار نداریم و برعکس در شهر دیگری به شدت با نیروی دامپزشک بیکار مواجههایم.
آیا تعداد دانشجویان این رشته با نیاز بازارکار را همخوانی دارد؟
در حال حاضر ورودی دانشگاهها اصلاً با نیاز بازارکار همخوانی ندارد. حتی در شرایطی هستیم که دو برابر نیازمان دامپزشک داریم. اما متاسفانه با تاسیس دانشکدههای جدید هر روز بر تعداد فارغالتحصیلان این رشته افزوده میشود که عرصه کاری را برای دامپزشک سختتر کرده است.
ما شاهد این موضوع هستیم که اکثر دانشجویان فعلی دامپزشکی را دختران تشکیل میدهند؟ با توجه به اینکه اکثر آنها تمایل دارند در بخش حیوانات خانگی فعالیت کنند وضعیت کاری زنان را در این حرفه چگون ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر نسبت ورود دختران به این حرفه بسیار افزایش پیدا کرده است که این موضوع را در کلیه رشتههای دانشگاهی میتوانیم ببینیم. اما در دامپزشکی با توجه به گوناگونی فعالیت، زمینه کار زنان متفاوت است. بخش دامهای کوچک قسمتی از کارهای دامپزشکان را تشکیل میدهد. بسیاری از زنان دامپزشک فعال این حرفه در قسمت علوم آزمایشگاهی دارویی مشغول به کار هستند و خیلیها نیز به سمت تخصص میروند. آن هم تخصصهایی که شاید به نظر میرسد خیلی تناسبی با توانمندیهای جسمانی آنها نداشته باشد. مثل جراحی و مامایی دامهای بزرگ که تناسبی با شرایط جسمانی آنها ندارد. در این میان بسیاری از آنها بعد از ورود به این رشته تصورشان از این رشته تغییر کرده است و افزایش ورودی دانشگاهها سبب شده تا شاهد بیکاری زیادی در این قشر باشیم. عدهای از آنها اسیر برخی از شرکتهای خصوصی میشوند و مجبورند در شرایط بدی ؛ با حداقل حقوق و در مواردی در غیر از تخصص خود کار کنند که این موضوع شان دامپزشکی را پایین میآورد. من حتی دیدهام دامپزشکی کار بازاریابی انجام میدهد. همه این موارد سبب شده تا این سوال پیش آید که چرا این تعداد دختر در رشته دامپزشکی پذیرش میشوند؟
نظر شما اعمال سیاستهای تناسب جنسیتی در پذیرش این رشته میتواند گره گشای این مشکل باشد؟
زمانی این طرح مطرح شد و قرار بود که دانشکدهها به این سمت حرکت کنند تا نیمی از پذیرش به دختران و نیمی به پسران اختصاص یابد. اما در شرایط مساوی نمیتوان مانع از ورود دختران به این حرفه شد. به جای این موضوع میبایست در دبیرستانها این رشته به دانشآموزان معرفی شود. در آن صورت حرفه دامپزشکی شناخته میشود و خیلیها خودشان این رشته را انتخاب نمیکنند.
به نظر شما آموزشهای دانشگاهی به چه میزان متناسب با نیاز بازارکار است؟
من اخیراً نامهای به وزیر علوم نوشتهام و از ایشان خواهش کردم با توجه به نظر جمیع اساتید بزرگ دامپزشکی کشور در فرهنگستان علوم هماکنون نیز تعداد دامپزشکان بیشتر از نیاز کشور است و تعداد فعلی دانشکدههای دامپزشکی نیز بیشتر از نیاز کشور است و در این رابطه دانشکده جدیدی تاسیس نشود. پیشنهاد کردم نیمی از دانشکدهها به پژوهشکده تبدیل شوند تا اساتید در جهت تحقیق قدم بردارند و دانشجویان نیز به سمت علوم کاربردی هدایت شوند.
ضمناً فرهنگستان علوم طرحی را آماده کرده که براساس آن پیشنهاد شده آموزشهای دامپزشکی در دو سال آخر کاربردی و تخصصی شده و گرایش در آن ایجاد شود. در آن صورت مثلاً دامپزشک برای موضوع خاصی تربیت میشود.
در این صورت فرد بعد از فارغالتحصیلی نیز تخصصیتر میتواند دنبال کار بگردد. بازارکار نیز تکلیف خود را میداند که به دنبال چه نیرویی است. امروزه دامپزشک ما چون نمیتواند در جهت علاقه و رشته خود کار کند باعث شده به مشاغل دیگری روی آورد.
شما به تنوع مشاغل دامپزشکی اشاره کردید؟ در حال حاضر چه مشاغلی در این حرفه میتوان در کشورمان تعریف کنیم که کمتر به آن پرداخته شده است؟
دامپزشکی در دنیا در دو بخش مهم دارد. یک بخش کارهای بالینی بوده و بخش دیگر کارهای تحقیقاتی است . در کشور ما به دلیل سهم کم بودجه تحقیقات در کلیه بخشها سبب شده تا بازارکار مناسبی برای تحقیقات دامپزشکی نباشد. البته در مواردی کارهایی انجام میشود. همانند تحقیقاتی که در پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی انجام میشود و در آن دامپزشکان نیز همکاری دارند. در ایران برخلاف سایر کشورها به دلیل فرهنگی اصولاً عمده کار دامپزشکان در دامهای بزرگ بوده، در صورتی که در دنیا بیش از 80 درصد کار دامپزشکان حیوانات خانگی است. اما در ایران به دلایل مختلف این رشته رشد نکرده است در حالی که جای کار بسیاری دارد.
در کشور میتوانیم کلینیکهای دامپزشکی را به پلیکلینیک و بیمارستان تخصصی حیوانات تبدیل کنیم. امااز همه این موارد مهمتر بخشی بوده که در کشورمان کمتر به آن توجه شده و آن نقش دامپزشک در بهداشت مواد غذایی است. در کارخانههای تولید مواد پروتینی و لبنی مسوول فنی باید دکتر دامپزشک باشد. حتی یک شعار جهانی در این رابطه داریم که میگویند از مزرعه تا چنگال یا میز غذا باید دامپزشکان حضور داشته باشند. فعال شدن این بخش میتواند اشتغال قابل ملاحظهای برای دامپزشکان ایجاد کند. طرح دیگر دایر کردن شرکتهای ممیزی دامپزشکی است که هماکنون به صورت آزمایشی شرکتهای ممیزی دامپزشکی دایر شده که در آنها چندین دامپزشک مجوز از بخش دولتی میگیرند وکار ممیزی واحدهای عرضه مواد پروتینی، کشاورزی و... را انجام میدهد.
یا شهرداری ها باید در طرح جمع آوری سگهای ولگرد از وجود تیم دامپزشکی استفاده کنند که متاسفانه به این موضوع توجهای نمیشود.
برنامههای سازمان نظام دامپزشکی را در توسعه اشتغال این حرفه چگونه ارزیابی میکنید؟
سازمان نظام دامپزشکی مسوول مستقیم اشتغال نیست ولی مسوولیت ساماندهی دامپزشکان را دارد و این انتظار صحیحی نیست که آن را مسوول اشتغال دامپزشکان بدانیم. البته در سالهای اخیر به دلیل مصاحبههای مکرر مسوولان نظام دامپزشکی و وعدههای بالاتر از انتظارات و تواناییهای آنان باعث شده انتظارات از آنها زیاد شود. مثل وعده ایجاد اشتغال 1000 دامپزشک یا بیان اینکه اگر وظایف تصدیگری به سازمان نظام دامپزشکی محول شود در عرض چند ما دامپزشک بیکار نخواهیم داشت! که این مسایل به واقعیت نزدیک نیست. چون اصلاً نظام اشتغال کشور توانایی ایجاد این میزان اشتغال برای دامپزشکان را ندارد. با این وجود هدف سازمان نظام دامپزشکی هدایت دامپزشکان به سمت اشتغال است . از کارهای قابل تقدیر سازمان نظام دامپزشکی میتوان به پیگیری قانون تعرفهگذاری فعالیت دامپزشکان اشاره کرد. همچنین امیدوارم پیگیری قانون نظارت بهداشتی ماده 19 که در آن قطع رابطه مالی کارفرما و دامپزشک پیش بینی شده نیز عملیاتی شود که در آن صورت میتوان به امنیت شغلی و رضایتمندی شغلی دامپزشکان امیدوار بود.
اما از کارهایی که کمتر به آن پرداخته شده ساماندهی و هدایت شغلی دامپزشکان است. به این معنی که دامپزشک حتی بعد از فارغالتحصیلی با جایگاههای شغلی خود آشنا نیست و جایگاههای محدودی از شغل خود سراغ دارد. در این رابطه میتوان حتی از دوران دانشگاهی این مشاورههای شغلی را شروع کرد و مشاغل وجایگاههای شغلی این رشته را تعریف کرد. سازمان نظام دامپزشکی نیز یکی از وظایفش استانداردسازی و تعریف مشاغل است که اخیراً سازمان فعالیتهایی را در تعریف مشاغل شروع کرده است که امیدواریم ادامه پیدا کند.
مسوولان سازمان نظام دامپزشکی مدعیاند که با وجود این تعداد دام ما میتوانیم تمام دامپزشکان کشور را مشغول به کار کنیم؟ شما در این رابطه چه نظری دارید؟
همانطور که اشاره کردم تعداد فعلی دامپزشکان خیلی بیشتر از نیاز کشور است. براساس واحدهای دامی نیز یک استاندارد جهانی تعریف شده که امروزه با همین تعداد فعلی دامپزشکان از استانداردهای جهانی نیز نیروهایمان بیشتر است. ضمن اینکه تراکم جمعیتی دامی کشور در نقاط مختلف کشور متفاوت است و توزیع دامپزشکان متناسب با این دامها همخوانی ندارد و دانشکدهها براساس نیاز منطقه طراحی نشدهاند.
شما وضعیت کاردانیهای دامپزشکی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در دامپزشکی چندین مقطع داریم. عدهای با دو سال درس کاردان دامپزشکی میشوند با ادامه تحصیل میتوانند کارشناسی علوم آزمایشگاهی دامپزشکی دریافت کنند. در حال حاضر در کشور به ازای هر یک پزشک دو نفر در سایر ردههای دامپزشکی مشغول به کار است. اما به جرات میتوان گفت در تمامی این ردهها تعداد فارغالتحصیلانمان بیش از نیاز بازارکار است. در این شرایط که دامپزشکان در بازارکار مشکل دارند مشکلات سایر ردهها بیشتر است. در این رابطه لازم است سازمان نظام دامپزشکی نسبت به ساماندهی این افراد به صورت ویژه قدام کند.
تسهیلات پرداختی به دامپزشکان چگونه است؟
متاسفانه تسهیلات مناسبی به دامپزشکان ارایه نمیشود. مثلاً با انعقاد تفاهمنامهای مقرر میشود تا بانکها تسهیلاتی به دامپزشکان برای دایر کردن و تجهیز مطب ارایه کنند، اما در عمل سود تسهیلات و بازپرداخت آن به قدری زیاد است که یک جوان فارغالتحصیل توانایی آن را ندارد آن را پرداخت کند.
به نظر من باید هم بانکها و هم بخش دولتی به سمتی حرکت کنند که دامپزشک تسهیلات ارزان قیمت دریافت کنند .
اخیراً هم طرحی را نظام دامپزشکی با نام فاجد (فارغالتحصیلان جوان دامپزشکی) دنبال کرد که بر اساس آن همانند طرح کارورزی فرغ التحصیلان دامپزشکان مشغول به کار شوندکه متاسفانه استقبالی از این طرح نشد چون در 11 ماه دامپزشک در محلی با حداقل حقوق به طور مثال 200 هزار تومان باید کار کند که با توجه به نوع کار مورد قبول و استقبال دامپزشکان قرار نگرفت چون دامپزشکی از مشاغل سخت است این حقوق با نوع فعالیت همخوانی ندارد.
در پایان شما برای علاقهمندان ورود به حرفه دامپزشکی چه توصیهای دارید و آنها ابتدا چه خصوصیاتی را در خود ببیند و چه شرایطی را در نظر بگیرند تا این رشته را انتخاب کنند؟
اولین مورد علاقمندی به حیوانات و رشته دامپزشکی است. البته ممکن است فرد دامپزشکی بخواند و در این رشته مشغول به کار نشود و با حیوانات سر و کاری نداشته باشد ولی ماهیت این رشته کار با حیوانات است. نکته دوم باید بداند این رشته جزء رشتههای سخت است و ممکن است در معرض بسیاری از بیماریها قرار گیرد همانطور که خیلی از اساتید ما بارها به بیماری تب مالت و... مبتلا شدهاند.
نکته آخر هم اگر کسی این رشته را انتخاب کرده است بداند با وجود تمام مشکلات بازارکار دامپزشکان جوان اگر خوب درس بخوانند با توکیل به خدا میتوانند موفق شوند.